loading...
لیریکس وان
fateme.e بازدید : 1328 چهارشنبه 19 دی 1397 نظرات (0)

 

 

 

 

Begin Again

Took a deep breath in the mirror

در آینه نگاه میکنم و یک نفس عمیق میکشم

He didn't like it when I wore high heels

اون خوشش نمیومد  وقتی من کفش پاشنه بلند میپوشیدم 

But I do

اما من خوشم میاد

Turn the lock and put my headphones on

درو قفل میکنم و هدفنمو میذارم رو گوشام

He always said he didn't get this song

اون همیشه میگفت هیچوقت این آهنگو نفهمید

But I do, I do

اما من فهمیدم، من فهمیدم

 

Walked in expecting you'd be late

راه افتادم و انتظار داشتم دیر برسی سر قرار

But you got here early and you stand and wave

اما تو زودتر از من اونجا بودی و هیجان داشتی

I walk to you

من به سمتت میام

You pull my chair out and help me in

تو صندلیمو عقب میکشی و کمک میکنی من بشینم

And you don't know how nice that is

و تو نمیدونی این کارت چقدر خوبه

But I do

اما من میدونم

 

And you throw your head back laughing like a little kid

و تو سرت رو به عقب میبری و مثل یک بچه شروع به خندیدن میکنی

I think it's strange that you think I'm funny 'cause he never did

این برام خیلی عجیبه که تو فکر میکنی من با نمکم چون اون هیچوقت اینطوری فکر نمیکرد

I've been spending the last eight months

Thinking all love ever does is break and burn and end

 من هشت ماه گذشته رو داشتم به تمام عشقی که صرف کردم و شکست و سوخت و تموم شد فکر میکردم

But on a Wednesday in a cafe I watched it begin again

اما در یک چهارشنبه در کافه من شاهد شروع دوباره عشق بودم

 

You said you never met one girl

تو گفتی هیچوقت دختری رو ندیدی که

Who had as many James Taylor records as you

بیشتر از تو آهنگ های جیمز تیلور رو داشته باشه

But I do

اما من دیدم

We tell stories and you don't know why

ما برای همدیگه داستان هایی تعریف میکنیم و تو نمیدونی چرا

I'm coming off a little shy

من ساکت میشم و خجالت میکشم

But I do

اما من میدونم

 

But you throw your head back laughing like a little kid

اما  تو سرت رو به عقب میبری و مثل یک بچه شروع به خندیدن میکنی

I think it's strange that you think I'm funny 'cause he never did

این برام خیلی عجیبه که تو فکر میکنی من با نمکم چون اون هیچوقت اینطوری فکر نمیکرد

I've been spending the last eight months

Thinking all love ever does is break and burn and end

 من هشت ماه گذشته رو داشتم به تمام عشقی که صرف کردم و شکست و سوخت و تموم شد فکر میکردم

But on a Wednesday in a cafe I watched it begin again

اما در یک چهارشنبه در کافه من شاهد شروع دوباره عشق بودم

 

And we walked down the block to my car and I almost brought him up

و ما با همدیگه تا انتهای بلوک به سمت ماشین من قدم زدیم و من اونو سوار ماشینم کردم

But you start to talk about the movies that your family watches

اما تو شروع به حرف زدن در مورد فیلمهایی که خانوادت تماشا میکنن میکنی

Every single Christmas and I want to talk about that

همه کریسمس ها من میخوام راجبه اون حرف برنم

And for the first time what's past is past

و برای اولین بار میگم گذشته ها گذشته 

 

'Cause you throw your head back laughing like a little kid

چون  تو سرت رو به عقب میبری و مثل یک بچه شروع به خندیدن میکنی

I think it's strange that you think I'm funny 'cause he never did

این برام خیلی عجیبه که تو فکر میکنی من با نمکم چون اون هیچوقت اینطوری فکر نمیکرد

I've been spending the last eight months

Thinking all love ever does is break and burn and end

 من هشت ماه گذشته رو داشتم به تمام عشقی که صرف کردم و شکست و سوخت و تموم شد فکر میکردم

But on a Wednesday in a cafe I watched it begin again

اما در یک چهارشنبه در کافه من شاهد شروع دوباره عشق بودم

 

But on a Wednesday in a cafe I watched it begin again

اما در یک چهارشنبه در کافه من شاهد شروع دوباره عشق بودم

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • تلگرام لیریکس1
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1966
  • کل نظرات : 588
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 110
  • آی پی امروز : 604
  • آی پی دیروز : 289
  • بازدید امروز : 5,619
  • باردید دیروز : 644
  • گوگل امروز : 29
  • گوگل دیروز : 51
  • بازدید هفته : 6,263
  • بازدید ماه : 9,306
  • بازدید سال : 163,603
  • بازدید کلی : 8,254,464