loading...
لیریکس وان
fateme.e بازدید : 811 پنجشنبه 10 آذر 1401 نظرات (0)

 

Strangers

She doesn't kiss me on the mouth any more

اون دیگه لبهای منو نمیبوسه
'Cause it's more intimate, than she thinks we should get

چون فکر میکنه این حرکت واسه رابطمون خیلی زیاده رویه

(پارتنر هالزی فکر میکنه با بوسیدن رابطشون خیلی رمانتیک و عاشقانه میشه و دلش نمیخواد این اتفاق بیفته)
She doesn't look me in the eyes any more

اون دیگه ب چشمام  نگاه نمیکنه
Too scared of what she'll see, somebody holdin' me

از چیزی ک میخواد ببینه خیلی میترسه ، یکی منو بگیره

 

When I wake up all alone

وقتی صبح تنها از خواب بیدار میشم
And I'm thinking of your skin

و ب پوست بدن تو فکر میکنم
I remember, I remember what you told me

به یاد میارم، ب یاد میارم ک تو چی بهم گفتی

 

Said that we're not lovers, we're just strangers

گفتی ک ما معشوقه های هم نیستیم، ما فقط دو تا آدم غریبه ایم
With the same damn hunger

با یک حس نیاز مشترک
To be touched, to be loved, to feel anything at all

برای اینکه لمس بشیم،تا  دوست داشته بشیم، تا هر چیز دیگه ای رو احساس کنیم
We're not lovers, we're just strangers

گفتی ک ما معشوقه های هم نیستیم، ما فقط دو تا آدم غریبه ایم
With the same damn hunger

با یک حس نیاز مشترک
To be touched, to be loved, to feel anything at all

برای اینکه لمس بشیم،تا  دوست داشته بشیم، تا هر چیز دیگه ای رو احساس کنیم

She doesn't call me on the phone any more

اون دیگه بهم زنگ نمیزنه
She's never listening, she says it's innocent

اون اصلا گوشش بدهکار نیست، میگه اینجوری بهتره
She doesn't let me have control any more

اون اصلا ب من اجازه کنترل نمیده
I must've crossed a line, I must've lost my mind

لابد کاری کردم ک خوشش نیومده، لابد کار احمقانه ای کردم

 

When I wake up all alone

وقتی صبح تنها از خواب بیدار میشم
And I'm thinking of your skin

و ب پوست بدن تو فکر میکنم
I remember, I remember what you told me

ب یاد میارم، ب یاد میارم ک تو چی بهم گفتی

 

Said that we're not lovers, we're just strangers

گفتی ک ما معشوقه های هم نیستیم، ما فقط دو تا آدم غریبه ایم
With the same damn hunger

با یک حس نیاز مشترک
To be touched, to be loved, to feel anything at all

برای اینکه لمس بشیم،تا  دوست داشته بشیم، تا هر چیز دیگه ای رو احساس کنیم
We're not lovers, we're just strangers

گفتی ک ما معشوقه های هم نیستیم، ما فقط دو تا آدم غریبه ایم
With the same damn hunger

با یک حس نیاز مشترک
To be touched, to be loved, to feel anything at all

برای اینکه لمس بشیم،تا  دوست داشته بشیم، تا هر چیز دیگه ای رو احساس کنیم

 

I miss the mornings with you laying in my bed

دلم ب صبح هایی ک در تخت کنارم بودی تنگ شده
I miss the memories replaying in my head

دلم ب خاطراتی ک در سرم مرور میشه تنگ شده
I miss the thought of a forever, you and me

دلم ب ایده  ابدیت رابطه من و تو تنگ شده
But all you're missing is my body, oh

اما تمام چیزی ک تو دلت براش تنگ شده بدن منه

 

Said that we're not lovers, we're just strangers (we're not lovers)

گفتی ک ما معشوقه های هم نیستیم، ما فقط دو تا آدم غریبه ایم
With the same damn hunger

با یک حس نیاز مشترک
To be touched, to be loved, to feel anything at all

برای اینکه لمس بشیم،تا  دوست داشته بشیم، تا هر چیز دیگه ای رو احساس کنیم
We're not lovers, we're just strangers

گفتی ک ما معشوقه های هم نیستیم، ما فقط دو تا آدم غریبه ایم
With the same damn hunger

با یک حس نیاز مشترک
To be touched, to be loved, to feel anything at all (anything)

برای اینکه لمس بشیم،تا  دوست داشته بشیم، تا هر چیز دیگه ای رو احساس کنیم

To feel anything at all
To feel anything at all

تا هر چیز دیگه ای رو احساس کنیم

 

آدرس کانال تلگرام @lyricsone 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • تلگرام لیریکس1
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1966
  • کل نظرات : 588
  • افراد آنلاین : 16
  • تعداد اعضا : 110
  • آی پی امروز : 581
  • آی پی دیروز : 289
  • بازدید امروز : 5,438
  • باردید دیروز : 644
  • گوگل امروز : 27
  • گوگل دیروز : 51
  • بازدید هفته : 6,082
  • بازدید ماه : 9,125
  • بازدید سال : 163,422
  • بازدید کلی : 8,254,283